بیتوجهی تاکی؟! قسمت ۲۴۲۱
آستین نو پلو بخور!
خط فقر یعنی اینکه کسانی میتوانند پلو بخورند که آستینشان نو باشد و گرد پیری و ناتوانی موهایشان را سپید نکرده باشد! معاون فنی مرکز بهداشت اصفهان در یک قیاس معالفارق مربوط به سال ۱۴۰۰ گفته است «تعداد سالمندان این استان نسبت به کل جمعیت کشور پس از استانهای گیلان، مازندران و تهران در رتبه چهارم قرار گرفته»
خط فقر یعنی اینکه کسانی میتوانند پلو بخورند که آستینشان نو باشد و گرد پیری و ناتوانی موهایشان را سپید نکرده باشد! معاون فنی مرکز بهداشت اصفهان در یک قیاس معالفارق مربوط به سال ۱۴۰۰ گفته است «تعداد سالمندان این استان نسبت به کل جمعیت کشور پس از استانهای گیلان، مازندران و تهران در رتبه چهارم قرار گرفته» تا نگرانی تازه را برای مردم آن به همراه داشته باشد زیرا «در حال حاضر ۱۲ درصد از جمعیت استان را سالمندان تشکیل میدهند.» این امر گویای آن است که افزایش از ۱۱۲ درصد در سال 97 به 129 درصد در سال 1401 رسیده است! در این میان از نظرسنجی 11 درصد این افراد به دیابت و 13 درصد به پری دیابت «پیش دیابت» و 20 درصد به فشارخون بالا مبتلا هستند که جمع آن چهارصد هزار نفر میباشد! بر اساس سند ملی پیشگیری و کنترل بیماریهای قلبی و عروقی باید شیوع فشارخون به میزان ده درصد نسبت به سال پایه کاهش نسبی پیدا میکرد درحالیکه روند افزایشی داریم و میزان شیوع در چهار سال 85 درصد بیشتر شده است و شایعترین علل آن اضطراب است. باید دید ریشه آن از کجا سرچشمه میگیرد و چه ارگانها و نهادهایی متولی رفع و دفع آن میباشند که نجات 642000 هزار
سالمند موجود در استان چشمبهراه توجهات ویژه از سوی این واحدهای خدماتی برای ادامه یک زندگی نسبتا آرام است. به همین منظور به کالبدشکافی در چارت سازمانی شهرداری اصفهان بهعنوان متولی خدمت میپردازیم تا جایگاه این جمعیت نیازمند به همراهی را بهعنوان شهروندان پیدا کنیم اما نهتنها در شاخه معاونتهای شهرداری بلکه در زیرمجموعه ادارات آن نیز نام و نشانی تحت عنوان خدمت به این اکثریت فرهیخته دیده نمیشود و پارکها و فضای سبز و حتی خیابانها و پیادهروهای کلانشهر را هم مناسب حل آنها نمیبینیم و رقمی هم در بودجه سالانه مصوب شورای اسلامی شهر که منحصر به این گروه باشد مشاهده نمیکنیم؛ اما در عوض تا دلتان بخواهد جشنوارههای متنوع میگذارند که هزینههای بسیار دارد و اوقات ارزشمند متولیان برای خدمت به شهروندان صرف جابجایی مدیران در قسمتهای مختلف میشود تا نوعی پروپاگاندا برای ارائه به جامعه از طریق رسانهها باشد. درحالیکه مدیر خدمات شهر یک منطقه هنوز الفبای اداره این قسمت را فرا نگرفته است به معاونت فرهنگی منصوب و مدیرعامل اتوبوسرانی راهی مدیریتی دیگر گشته تا فراگرفتههای خود را به باد فنا بسپارد و آنچه باید را از نو
بیاموزد حالآنکه در دیگر کشورها حفظ مسئولیت افراد اکثرا سی سال است تا تجربههای بهدستآمده اینگونه از دست نروند و از سوی دیگر معضل خانهتکانیهای عقیدتی باعث شود نیرویی که چهار سال تمام در یک قسمت حرفهای شده با یک خداحافظی سرانگشتی تار و مار و آنچه آموخته را در بخش خصوصی هزینه کنند! که به نام شهرداری و به کام دیگران باشد! البته در این تغییرات بهظاهر خانهتکانی، آنهایی که سیمشان به جایی وصل است میمانند و ارتقاء مییابند تا دایرهای دیگر تحت عنوان «ریسباف» خلق شود و پایگاه هزینههایی گردد که اصولا به شهرداری ارتباطی نداشته و شاید مربوط به میراث فرهنگی باشد! کجاست دیوان محاسبات تا زمانی از وقت خود را هم صرف اینگونه اماکن کند که هم از درآمدهای اختصاصی بهره میبرند و هم از مساعدتهای دولت در قالب بودجه که همچنان شترمرغ باقی بمانند اما سالمندان و کسانی که این روزها ویلچر سوار هستند نتوانند سوار اتوبوسهای واحد شوند زیرا رانندگان خطوط BRT علاوه بر دارا بودن پل متحرک در اتوبوسهای خود ولی از آن استفاده نکرده تا نو بماند؟! چه خوب بود مدیران شهری و علیالخصوص لیدرهای شورای اسلامی شهر نگاهی به شناسنامههای خود
میانداختند و آمارهای نگرانکننده پیری جامعه را هم در نظر میگرفتند تا در زمان تفریغ بودجه حقالناس نشده و بر اساس آمارهای مستند سهم سالمندان در نظر گرفته شود که به جای پراکنده بودن در سطح شهر و بخصوص پارکهای فاقد امکانات لازم برای اقامت موقت و روزانه آنها از سراهای ویژه استفاده ود تا از فضای آن بارقه امید گرفته و قسمتی از هزینههای زائد شهرداری سهم تأمین رفاه این قشر شود. دو سالش گذشت و باقی مانده هم همچون برق و باد میگذرد تا روسیاهی به زغال بماند و افسوس غفلتها خورده شود؛ زیرا علیرغم وجود برخی دوایر در همه نواحی خدمات شهری تحت عنوان رفع سد معابر اما نهتنها بازنشستگان عصابهدست، ویلچر سوار، سمعک به گوش و عینک به چشم نمیتوانند از پیادهروهای اشغالشده توسط کسبه و پارک خودرو و عبور موتورسوار و دوچرخه عبور کنند و ناچارند طول این مسیر را از حاشیه خیابانهای خطرآفرین طی نمایند بلکه رانندگان هم به تابلوها و بنرهای تکراری شما در چهارراهها پیرامون اخطار عبور دانش آموزان توجهی ندارند زیرا دیگر خطاهای شهری هنوز مرتفع نشده تا آموزنده و فراگیر باشد! شهرداری تمام توانایی خود را صرف نمایشگاه بینالمللی، سالن
اجلاس سران، راهاندازی مجدد آکواریوم و اصولا اموری میکند که فرعیات است تا از اجرای اصول وظایف خود جا بماند البته هر چند وقت یکبار مانورهای کوتاهی در متن سخنرانیها داده میشود که آخرین آن «تراکم در اصفهان صفر است!» بود درحالیکه هنوز هم در مناطق مرکزی و بافت سنتی شهر اینگونه محدودیتها و ممنوعیتها معنایی ندارد بهرغم اینکه ساخت اینگونه مجتمع تجاری اداری گلدسته در گذشته خارج از مقررات بود، اما انجام شد و حالا هتل در حال تأسیس مقابل آن همان ارتفاع را و کمی بیشتر به خود اختصاص داده که البته با مجوز و پروانه ساخت اخذشده از شهرداری است! ایجاد درآمدهای پایدار و مطابق با مصوبات شورای اسلامی در شهرداری یک وظیفه است به شرطی که به حقوق دیگران تجاوز نشود و درآمدهای حاصله نیز صرف رفع معضلات شهروندان بهصورت عادلانه گردد و آنچه در گذشته این ارگان آزمونوخطاهای ناموفق بوده تکرار نشود که یکی از این عدالتهای پایمالشده، حقوق معنوی و انسانی 642000 هزار سالمندی است که از امنیت آمدوشدی در سطح کلانشهر برخوردار نیستند که بالطبع خروج از خانههایشان ریسک بالایی را در بر خواهد داشت. اکثر این فرهیختگان روزگاری نهچندان دور از
نام آوران این خطه در همه زمینهها بودهاند تا حضورشان در محافل و بخصوص نشستهای عمومی و ویژه ارگانها باعث افتخار مدیریتهای زمان خود باشد اما امروز که پیر و فرتوت شدهاند و به همین جهت اکثرا ژندهپوش هستند و آستین نو ندارند و از پلو خوردن هم محروم هستند و باید همچنان در گوشه عزلت بمانند. چه خوب بود اگر معاونت فرهنگی شهرداری و مدیران آن یک روز کاری خود را با لباس مبدل در جمع این افراد که هنوز از پا نیفتاده اما ناتوان هستند و در پارک شهید رجایی میگذرانند تا آگاه شوند چه میزان از قافله اشاعه فرهنگ به دور افتادهاند. برگزاری جشنوارههایی چون کودک و نوجوان را نمیتوان برای کلانشهری که اطفال و نونهالان آن در مناطقی چون شمال شرقی اصفهان از برکات آن بیبهره میمانند یک امتیاز و افتخار دانست زیرا در حقیقت بودجهای که باید صرف کودکان و نوجوانان منطقه ذکرشده شود را به جیب گروه خاص و تکراری و میهمانانی از پایتخت میریزند درحالیکه زمستان نزدیک است و بسیاری از کوچههای اصفهان چشمبهراه مرمت و آسفالت و اصلاح هستند تا با یک بارندگی تبدیل به دریاچه نشوند. روزانه بارها رسانه شنیداری شهر هر نوبت به مدت 15 دقیقه پیرامون
اقدامات شهری اصفهان داد سخن میدهد اما بیغولهها همچنان ویران و درختان کهن نیز تشنهاند!
ادامه دارد